هفته گذشته بسیار سخت و تلخ بود رهایی'>رهایی رو از دست دادیم که خیلی رفیق بود کهنه رفیق بود نازنین رفیق بود و طی یه حادثه ناگهانی پرکشید و رها شد و رفت.داغش سوزوند غمش و دلتنگی اش کوه شد روی سینه ام. جیگرم سوخت.
حیف حیف.
کاش بفهمیم داستان چیه .کاش قدر همدیگه رو بدونیم اینقدر لحظات شیرین و خوب با هم داشتیم که نگفتنی است و تنها گزینه ای که منو نگه میداره این جمله ی رهاست:
سیما شاد باش بخند و نذار آب تو دل فسقل خانوم تکون بخوره دم غنیمت بشمر.
خدایا مرا دریاب خدایا رهای منو دریاب.
مهربان باشیم.
برچسب : نویسنده : zanidarmeho بازدید : 105