هیچ چیزی اتفاقی نیست

همیشه میدونم که وقت هرچیزی برسه خودش خودبخود حل میشه.

انگار چند وقتی از خدا دور شده بودم یا شایدم اینقدر درگیر روزمره بودم که یادم رفته بود باید با خدا درددل کنم.

خدایا از اینکه همیشه حواست بهم بوده و هست ممنونم.

دوستای مهربونم مرسی که به یادم هستید.

سیما حالش خوبه. خوبم چون خدا رو دارم چون شما ها رو دارم.

دیشب خواب دیدم یه سید بزرگواری رو که گفت نگران نیاشم همه چیز حل میشه و خانمی که امروز توی محل کار دیدم دیشب تو عالم خواب دیده بودمش انگار اون هم منو می شناخت. توی نگاهش هزارتا حرف داشت. دلم سبک شد. روی آتش بی تابیم آب ریخته شده. و بازهم خدا همه جا هست.

فسقل خانوم جشن الفبا رو پشت سر گذاشت از خدا می خوام بهم توان بده تا شرمنده ی این دنیا و اون دنیای فسقل نشم. جشنی که با اجرای گروه عمو پورنگ واقعا برای بچه ها جذاب بود. ما هم کلی ذوق کردیم و یک ساعتی مثل بچه ها شادی کردیم. روحیه ی همه مون عوض شده.

خدای مهربونم بابت نان در سفره حقوق آخر ماه و کلی چیزای خوب شکر. برای بودن خودت و داشتن نعمت خانواده و تن سالم شکر.

خدایا میدونم هستی بیشتر باش.

برای هم دعا کنیم.