دختری مظلوم شده

ساخت وبلاگ

امروز دختری از صبح زنگ زده که دل درد دارم تهوع دارم ...از تجویز داروهای خانگی بگیر تا شیمیایی انجام دادم.دست اخر الان زنگ زده با گریه که دلم نیومد به بابا بگم منو ببره دکتر.غصه میخورد.ولی مامان خودتو برسون دارم می میرم.

از غصه وناراحتی نمیدونستم خاک کجا رو روی سرم بکشم.

سریع خودمو رسوندم و....بماند.

هرچی سعی میکنم دختری مانند خودم مظلوم نشود انگار ژن انتقال پیدا کرده...

خودمومو رسوندم براش پلو مریض با ماست ونعنا درست کردم.با کمی تاخیر به کلاس زبانش رسوندمش.

بعدم رفتم دنبالش باهم رفتیم گالری که داره نقاشی رو یاد میگیره.

الان بهتره ومن خوشحالم که میتونم براش کارهایی که دلش میخواد انجام بدم.

مهربان تر باشیم.

زنی در مه...
ما را در سایت زنی در مه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : zanidarmeho بازدید : 225 تاريخ : سه شنبه 28 آبان 1398 ساعت: 14:01